جدول جو
جدول جو

معنی مهر ملی - جستجوی لغت در جدول جو

مهر ملی
مار و دیگر خزندگان
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ رِ مُ)
مهری که از موم سازند. (آنندراج). مهر و موم. رجوع به مهر و موم ذیل مهر شود
لغت نامه دهخدا
(مُرْ رِ مَکْ کی)
نوعی درخت ’مر’ و بهترینش آن است که خوشبوی و تلخ و صاف و مایل به سرخی بود. (از تحفۀ حکیم مؤمن). و رجوع به مرمکی ذیل مرّ شود
لغت نامه دهخدا
عمل و شغل مهر کن حکاکی، عمل و شغل مهر کن حکاکی، مهر کنی یا قالب سازی حک مهر است برای قلمکاری و آن باین ترتیب است که ابتدا روی قطعه ای از کنده گلابی (مقطع تنه درخت) نقاشانی که تبحر دارند و کارشان طراحی نقشه های قلمکار است نقشی را که میخواهند روی پرده قلمکار بیندازند طراحی میکنند. بعد کسی که کارش قالب تراشی است و با استادی بسیار بوسیله اسباب و ادوات مخصوص این کار میتواند باسانی هر نقشی را که بدستش بدهند روی قطعه چوب کنده گلابی در آورد بکندن قالب مشغول میشود و در ظرف چند روز گاه چند هفته با مهارت و ظرافت قابل ملاحظه ای قالب را حک میکند. پس از آنکه صورت نقاشی شده را روی چوب حک کرد آن وقت قالب آماده برای استفاده است. باید در نظر داشت که برای هر یک از رنگهایی که در یک نقش قلمکار بکار میرود احتیاج بیک قالب مجزا دارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهملی
تصویر مهملی
منسوب به مهمل. یاقضیه مهمله
فرهنگ لغت هوشیار
عطلت، لاقیدی، اهمال
فرهنگ واژه مترادف متضاد
از توابع بندپی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی قارچ سمی و هرمی شکل
فرهنگ گویش مازندرانی
مار و دیگر خزندگان
فرهنگ گویش مازندرانی
پوست مار
فرهنگ گویش مازندرانی